ابنسکون ابوالحسن علی بن محمد حلیاِبْنِ سَکون، ابوالحسن علی بن محمد بن علی حلّی، (ح ۵۳۰ - ح ۶۰۰ق/۱۱۳۶-۱۲۰۴م) کاتب، فقیه و محدث شیعی است. ۱ - زندگیشهرتش را از نام نیای بزرگش سَکون (یا سُکون) گرفته است. بعضی منابع متأخر این نام را سَکّونی نیز ذکر کردهاند. [۱]
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ج۴، ص۲۳۹، قم، ۱۴۰۱ق.
[۲]
عبدالعزیز، دائرةالمعارف الاسلامیه، ج۱، ص۱۵۶، تهران.
[۳]
دجیلی، عبدالصاحبعمران، اعلامالعرب فیالعلوم و الفنون، ج۲، ص۵۵، نجف، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م.
[۴]
حمد کمالالدین، هادی، فقهاء الفَیْحاء اَو تطور الحرکة الفکریة فی الحلّة، ج۱، ص۱۳۱، بغداد، ۱۹۶۲م.
[۵]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۷۰۴.
دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش حِلّه - بر سر راه بغداد به کوفه که از دیرباز مسکن نیاکانش بود - به سر برد. [۶]
ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، ج۴، ص۸۸، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۵م.
[۷]
یاقوت، ادبا، ج۱۵، ص۷۵.
از جزئیات احوال و شرح زندگانی ابن سکون به خصوص در سالهای آخر عمر، و پس از وفات صلاحالدین ایوبی هیچ اطلاعی نداریم. بعضی از معاصران از فحوای آنچه در شرح حال او آمده است چنین استنباط کردهاند که وی تمام عمر غریبانه و بیخانه و خانواده زیسته است. [۸]
حمد کمالالدین، هادی، فقهاء الفَیْحاء اَو تطور الحرکة الفکریة فی الحلّة، ج۱، ص۱۳۲، بغداد، ۱۹۶۲م.
۲ - زندگی علمیپدرش از دانشمندان و محدثان بنام زمان خویش بود [۹]
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ج۴، ص۲۴۱، قم، ۱۴۰۱ق.
و ابن سَکون احتمالاً مقدمات علوم را در سالهای کودکی و نوجوانی نزد وی آموخت. در جوانی برای تحصیل علم به بغداد رفت و در آنجا اقامت گزید و در علم نحو نزد ابن خشاب و در لغت نزد ابن عصار به کمال رسید، چنانکه معاصرانش تبحر وی را در فنون ادب و استعداد فوقالعادهاش را در حفظ لغت، سخت ستودهاند. [۱۰]
یاقوت، ادبا، ج۱۵، ص۷۵.
[۱۱]
ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، ج۴، ص۸۸ -۸۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۵م.
در طی این دوران، ابن سکون علاوه بر نحو و لغت و ادب و بلاغت ، در فقه شیعه نیز به مطالعه پرداخت و چون در آن علم تبحّر یافت، به تدریس آن مشغول شد. دستنوشتههای نفیسی که اینک از او میشناسیم، باید طی همین دوران اقامت در بغداد تحریر شده باشد. با اینهمه، در بغداد ماندگار نشد و پس از مدتی به سوی مدینه رهسپار گردید و در آن شهر رحل اقامت افکند و در مقام کاتب، به خدمت امیر مدینه درآمد. مدینه را نیز پس از مدتی ترک گفت و به شام رفت و به دربار صلاحالدین ایوبی راه یافت و او را مدح کرد. نمیدانیم چرا ابن سکون بغداد را که در آنجا مقام و حرمتی کسب کرده بود، ترک گفت؛ آیا در پی مال و ثروت به جستوجوی امیری بخشنده برآمده بود، یا در اثر آزارهایی که به شیعیان روا میداشتند از بغداد گریخته بود؟ این نظر اخیر را تهمتی که دانشمند معاصرش یاقوت [۱۲]
یاقوت، ادبا، ج۱۵، ص۷۵.
به او زده و وی را نُصیری خوانده محتمل میسازد. ابن نجار [۱۳]
ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، ج۴، ص۸۸ -۸۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۵م.
نیز با آنکه او را متدین و اهل عبادت و شب زندهداری معرفی کرده است، نظر یاقوت را تأیید میکند حال آنکه نصیریه [۱۴]
نوبختی، حسن، فرق الشیعة، به کوشش ه ریتر، ج۱، ص۷۸، استانبول، ۱۹۳۱م.
[۱۵]
شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد سید کیلانی، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹، بیروت، دارالمعرفه.
از نظر برخی دانشمندان در شمار ملحد انند. البته، علمای رجال شیعه این نسبت را با ذکر دلایل و شواهد تکذیب کردهاند. [۱۶]
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ج۴، ص۲۴۳، قم، ۱۴۰۱ق.
[۱۷]
صدر، حسن، تأسیس الشیعه، به کوشش محمدباقر صدر، ج۱، ص۱۲۶، نجف، شرکة النشر و الطباعة.
[۱۸]
خاقانی، علی، شعراء الحلّة اَو البابلیات، ج۴، ص۲۵۲، نجف، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
۳ - در ادبیاتابن سکون شعر نیز میسروده است و ذوق شعری او در قطعاتی که در منابع موجود نقل شده، مشهود است. یاقوت [۱۹]
یاقوت، ادبا، ج۱۵، ص۷۵.
گفته است که وی شعر نیکو میسروده، ولی شعری از او نیاورده است، اما ابن نجار اشعاری از او آورده است. [۲۰]
ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، ج۴، ص۸۹-۹۲، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۵م.
یاقوت [۲۱]
یاقوت، ادبا، ج۱۵، ص۷۵.
به نقل از یکی از شعرای معاصر ابن سکون گفته که وی تصنیفاتی داشته است، ولی در هیچیک از منابع نزدیک به زمان ابن سکون، تألیف کتاب و رسالهای را به او نسبت ندادهاند. ۴ - در تحریروی ظاهراً در کار تحریر و تصحیح وسواس به خرج میداده و تا متنی را نیک در نمییافته به نگارش آن دست نمیزده است [۲۲]
یاقوت، ادبا، ج۱۵، ص۷۵.
و به ضبط دقیق کلمات و نقل صحیح عبارات سخت اهتمام میورزیده است. [۲۳]
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ج۴، ص۲۴۳، قم، ۱۴۰۱ق.
۵ - آثارمیتوان گفت از آنجا که وی شیفته تصحیح و تحریر متون بوده، آثار بسیاری را با دقت تمام و به خطی خوش نگاشته است که همانها را تألیفات او پنداشتهاند. ۵.۱ - خطی۱- از جمله آثار خطی، یک نسخه از صحیفه سجادیه است [۲۴]
آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، قرن ۷، به کوشش علی نقی منزوی، ج۱، ص۱۱۵، بیروت، ۱۹۷۲م.
که با نسخههای متداول و مشهور اختلافات زیادی دارد؛۲- دو کتاب المصباح الکبیر و المصباح الصغیر را نیز از تألیفات شیخ طوسی تصحیح و تحریر کرده است؛ [۲۵]
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ج۴، ص۲۴۲، قم، ۱۴۰۱ق.
۳- همچنین نسخه نفیسی از کتاب امالی شیخ صدوق به خط وی که تاریخ پایان تحریر آن ۱۴ ذیحجه ۵۶۳ بوده، در کتابخانه محدث قمی نگهداری میشده است. [۲۶]
قمی عباس، الفوائد الرضویه، ج۱، ص۳۲۷، تهران، ۱۳۲۷ش.
۴- بعضی از معاصران به اشتباه چنین پنداشتهاند که ابن سکون کتابهایی با نامهای ضبط اختلافات الصحیفة السجادیة و اختلافات نسخ المصباح الصغیر تألیف کرده بوده است. [۲۷]
کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۲۹، بیروت، ۱۹۵۷م.
در صورتیکه در منابع بر این تصریح شده است که عدهای از علمای شیعه اختلافات مذکور را از روی دستخط ابن سکون ضبط کردهاند. [۲۸]
افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ج۴، ص۲۴۲، قم، ۱۴۰۱ق.
[۲۹]
نوری میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۸۳، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
۵- یک دستخط اجازه روایت صحیفه سجادیه نیز که ابن سکون برای شمسالدین محمد بن علی بن حسین عاملی - جد اعلای شیخ بهائی - نوشته، از او برجای مانده است. [۳۰]
صدر، حسن، تکملة امل الا¸مل، به کوشش احمد حسینی، ج۱، ص۳۵۶-۳۵۷، قم، ۱۴۰۶ق.
۶- مجلسی در مقدمه شرح صحیفه خود تصریح میکند که نسخهای را که برای شرح انتخاب کرده است، نسخه شمسالدین محمد عاملی بوده و شمسالدین آن را با یک واسطه از روی صحیفه سجادیه به خط ابن سکون نوشته است. [۳۱]
مجلسی، محمدباقر، الفرائد الطریفة فی شرح الصحیفة الشریفه، به کوشش مهدی رجائی، ج۱، ص۹، اصفهان، ۱۴۰۷ق.
[۳۲]
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۰۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۵.۲ - ادبیاز اشعار ابن سکون نیز جمعاً ۳۰ بیت در منابع موجود نقل شده است. از آن جمله ۲۵ بیت را ابننجار از خریده نقل میکند و دو بیت از آنها نیز در مدح حضرت علی (ع) است که مؤلف اعیان الشیعه از کتاب الطلیعة فی شعراء الشیعه ، تألیف شیخ محمد سماوی (خطی) نقل کرده است. [۳۳]
ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، ج۴، ص۸۹ -۹۲، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۵م.
[۳۴]
امین، محسن، اعیان الشیعه، به کوشش حسن الامین، ج۸، ص۳۱۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۶ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، قرن ۷، به کوشش علی نقی منزوی، بیروت، ۱۹۷۲م. (۲) ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۵م. (۳) افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق. (۴) امین، محسن، اعیان الشیعه، به کوشش حسن الامین، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م. (۵) بغدادی، هدیه. (۶) حمد کمالالدین، هادی، فقهاء الفَیْحاء اَو تطور الحرکة الفکریة فی الحلّة، بغداد، ۱۹۶۲م. (۷) خاقانی، علی، شعراء الحلّة اَو البابلیات، نجف، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م. (۸) دجیلی، عبدالصاحبعمران، اعلامالعرب فیالعلوم و الفنون، نجف، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م. (۹) شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه. (۱۰) صدر، حسن، تأسیس الشیعه، به کوشش محمدباقر صدر، نجف، شرکة النشر و الطباعة. (۱۱) صدر، حسن، تکملة امل الا¸مل، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق. (۱۲) عبدالعزیز، دائرةالمعارف الاسلامیه، تهران. (۱۳) قمی، عباس، الفوائد الرضویه، تهران، ۱۳۲۷ش. (۱۴) کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷م. (۱۵) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۶) مجلسی، محمدباقر، الفرائد الطریفة فی شرح الصحیفة الشریفه، به کوشش مهدی رجائی، اصفهان، ۱۴۰۷ق. (۱۷) نوبختی، حسن، فرق الشیعة، به کوشش ه ریتر، استانبول، ۱۹۳۱م. (۱۸) نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق. (۱۹) یاقوت، ادبا. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن سکون»، ج۳، ص۱۳۲۱. |